می دانم معجون غریب عشق چه بر سرم آورد،اما با این همه مرارتها که تا امروز کشیدیم
هنوز هم عاشقانه دوستش دارم و یگانه معبودم اوست.
به یاد می آورم روزهای خوشبختیم را که چون آفتاب هستی بخش بر وجودم طلوع کردوبرگهای
رخوت و سستی راکه آخرین دقایق عمر خود را سپری می کردند
با پرتوهای پرتلالوئش به شکوفه هایی در دست نسیم تقدیم کرد،
خونی گرم را در شریانهایم جاری ساخت که
بعدها این گرما خرمن هستیم را روشنی بخشید، نفسهایم عمیق
و برای تنفس عطر مستانه ی وجودش بود،آرامش چشمانش
برای پیکررنجورمن با آن موجهای ملایم،
دنیایی از آرامش بی انتها بود و من اکنون خوشنودم چون
این گونه می توان عشق را عاشقانه ستود.
فوق العاده بود و از خوندنش کاملا متوجه شدم و ....
دوست گرامی : با تشکر از وبلاگ خوبت .
اگر به کارت اینترنت احتیاج داشتی یک سری هم به ما بزن !
با یکبار امتحان ، همیشه کیمیانت را انتخاب میکنید.
لذت اتصال پرسرعت56K، ارزان، بدون اشغال ، با پشتیبانی 24 ساعته و امکان فعال سازی VPN را تجربه کنید.
آهای من .... ! بی خیال .....
دست بردار .....
زندگی شاید همین باشد .... کجایی عاطفه ..... کجایی طراوت ..... من شکسته ام ای عشق کجا رفتی ......
دچار کردی و آرام رفتی .... ؟
ای پر از عاطفه در قحط محبت با من
کاش می شد بگشایی سر صحبت با من
هیچ کس نیست که تقسیم کند در اینجا
درد بی برگی و تنهایی و غربت با من
خواستم پر زنم با تو به معراج خیال
آسمان دور شد از روی حسادت با من
از خروشانی امواج نگاهت ، دیریست
باد نگشوده لبش را به حکایت با من
بعد از این شور غزلهای شکوفا با تو
بعد از این مرثیه و غربت و حسرت با من
گرچه کوچیدی از این باغ ولی خواهد ماند
داغ چشمان تو تا روز قیامت با من
سلام دوست قدیمی ببخشید یک مدت نبودم
اما حالا دوباره برگشتم
ترفند های جالب آپ شد
اگه دوست داری به من سر بزن
منتظرم......
سلام وست من
ممنون که به ما سر زدی .
وبلاگ قشنگی داری .
متن زیبایی بود .
من آپم خوشحال می شم سر بزنی .
موفق باشی .
واقعا زیبا بود عزیزم ... ببخشید ... سلام ...زیبا بود فقط همین و می تونم بگم
زان پیش که عمر من سر آید
چون عمر بگیرمت در آغوش
تا آنکه شود غمم فراموش
چنگی بزنم به تار مویت
گل هدیه برم ز باغ رویت
گویم که غمت به ما چه ها کرد
در غربت زندگی رها کرد
افسوس که این خیال خام است
دیدار تو بر دلم حرام است
نانــــــــــــاز عزیز سلام . ببخشید من دیر بهتون سر زدم . پست قشنگی بود .. سبز باشید .
برای پیکررنجورمن با آن موجهای ملایم،
دنیایی از آرامش بی انتها بود و من اکنون خوشنودم چون
این گونه می توان عشق را عاشقانه ستود
..زیبا بود....خیلی زیبا!!!!چرا دیگه پیش ما نمیای؟