از این روزگار پر نیرنگ و پرکینه
که همه با هم هستند دشمن های دیرینه
از این همه دورنگی وبیگانگی
چهره هایی خالی از سادگی
از فردا بیمناک از امروزخسته
با یاد دیروزگوشه ای نشسته
از جهان از زندگی بیزارم
تا ابد از دنیا شکوه دارم