بوی امشب

او برفت وخود بگفت و دور شد

باز آن چشمان زیبا کور شد

قاصدک آواز عشقی را بخواند

خنده بر لب های ساحل شور شد

قایقی بر روی دریا، صبر کن

قاصدک شب تا سحر را بور شد

فصل تابستانی عمرم برفت

کو خراب آباد قلبم گورشد

بلبلان را بس هماوازی حزین

بوی امشب بویی از کافور شد

نظرات 7 + ارسال نظر
پارکانت جمعه 1 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:40 ب.ظ http://www.weblog.parkanet.com

؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سعید خان شنبه 2 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 09:53 ق.ظ http://www.yashilgez.blogsky.com

سلام امید وارم حال شما خوب باشه وبلاگ قشنگیه موفق باشی .به منم سر بزن خوشحال میشم

پویا شنبه 2 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:07 ق.ظ http://pesareshikamo.tk

سلام خوبی ؟
خیلی قشنگ نوشتی
منم اپ دیت کردم خوشحال میشم به منم سر بزنی
تا بعد خدانگهدار

[ بدون نام ] شنبه 2 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 09:23 ب.ظ http://atiyeh-sh.blogfa.com

سلام خوبی . آپدیت کردم . بیا . بای .

سپیده شنبه 2 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 10:23 ب.ظ http://the-bird.blogsky.com

سلام ناناز جان. ممنون از محبتت.لطف کردی خانومی.

مهسا جون دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 01:55 ق.ظ http://www.mahsaj0on.blogsky.com

سلام عزیزم...از حضور گرمت خوشحال شدم...وبلاگه خوشگلی داری...متنتم قشنگ بود...موفق باشی...فعلا...بابای

قاصدک دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 02:59 ق.ظ http://payizan.blogsky.com

سلام عزیزم


من برای زنده بودن
جستجوی تازه می خواهم
خالی ام از عشق و خاموشم ،
های و هوی تازه می خواهم
خانه ام گل خانه ی یاس است ،
رنگ و بوی تازه می خواهد
ای خدا بی آرزو موندم ،
آرزوی تازه می خواهم
عشق تازه ، حرف تازه ،
قصه ی تازه کجاست
راه دور خانه ی تو
در کجای قصه هاست
تا کجا باید سفر کرد ،
تا کجا باید دوید
از کجا باید گذر کرد
تا به شهر تو رسید
ای خدا، ای خدا ، بی آرزو موندم ،
آرزوی تازه می خواهم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد