تمام شعر های من

چه کرده ای تو با دلم که این چنین شکسته ام

شکسته ام چون تار غم ، چه کرده ای تو با دلم

صدای خسته مرا نمی دهی دگر جواب

دو چشم من نمی رود بدون تو دگر به خواب

به هر دری که می روم تو را نظاره می کنم

به جای بوسه بر لبت به گل اشاره می کنم

تمام شعرهای من به پای یک نگاه تو

گر از توام جدا کنند فنا شوم به راه تو

نظرات 7 + ارسال نظر
*پرنسس* چهارشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:38 ق.ظ http://yasesefid.blogsky.com

قربون دل مهربونت
چه خوشگل نوشتی
برات بهترینها رو ارزومندم

کسری چهارشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 09:17 ق.ظ http://kasra2754.tk

از آن شبی که پریدی ز آشیانه من..

صدای گریه بلند است از ترانه من..



قرار بخش دلم ، یاد لحظه احظه تست..

ستاره های شبم اشک دادنه دانه من..

بهمن چهارشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 10:22 ب.ظ

سلام
مرسی از این که اومدی پیشم و فراموشم نکردی
زیبا نوشتی
موفق باشی

آشغال چهارشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 11:42 ب.ظ http://ashghal.blogfa.com

ببخشیدا من بلد نیستم الکی تعریف کنم ...خیلی قشنگ نبود ...! ولی یه کم چرا

امیر محمد پنج‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:13 ق.ظ http://amir984.blogfa.com

وای بعد از اینکه میل زدم اینم باز شد
دخترم ممنون از اینکه به وبلاگم سر زدی دیگه مشتری همیشگی وبلاگ من شو
قربونت مهندس امیر

پارکانت پنج‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 03:05 ق.ظ http://www.weblog.parkanet.com

نظر قبلی را پاک کردم چون حالا نظرم چیزی دیگر هست ....

نامیرا(امیر) سه‌شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:53 ب.ظ

دلتنگی های آدمی را باد ترانه ایی می خواند و رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد
هر دانه برفی به اشکی ناریخته می ماند.
سکوت! سرشار از سخنان نا گفته است.
از هرکات ناکرده.
اعتراف به عشق های نهان,وسخنان بر زبان نیامده!
در پشت این سکوت حقیقتی نهفته است
حقیقت تو,و من!
و گاه آنچیز که انسان را به حقیقت می رساند خود از آن عاریست!! زیرا .....!!(الله حافظ)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد